❤خستگی❤

ساخت وبلاگ
میگن سلامتی خوبه،میگن بهترین نعمت سلامتیه،میگن تنت سالم،میگن تاباشه سلامتی باشه،میگن دعاکن سلامتی باشه پول وکارمیادومیره،میگن.. خب درست میگن سلامتی خوبه البته سلامتی مغزوتن،منم قبول دارم سلامتی خوبه خصوصاالان که رشته م ژنتیک هست وهمه چیزرودرحدسلول و مولکول وذرات ریززیستی زیرمیکروسکوپ میبینم که یه تغییرکوچیک چه تغییرات بزرگی روبوجودمیاره بگذریم مامیخوایم سالم وتندرست باشیم امایه عده ادم هستن که مغز رو رنده میکنن وتن ادم رومیجوند وسلامتی روازادم میگیرن وهرروزهم این اتفاق می افته یعنی گرفتن سلامتی ازادمهای اشناوبه ظاهراشنا!!!حالاهی میوه وسبزی بخورم وازخوردن غذاهای فست فودوچرب پرهیزکنم وورزش وتحرک داشته باشم خب چه فایده وقتی بایه استرس یا حرص خوردن بابت رفتاروحرفهای دیگران تموم تلاشم واسه نگهداشتن سلامتیم ازبین میره؟؟؟ کلی حرف دارم امابعدامینویسم... ❤خستگی❤...ادامه مطلب
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

کلاچندروزبودعلائم بیماری های گوارشی روداشتم وروزسه شنبه بیشترشدوخصوصابااون حرفایی که دوستم زدترسم بیشترشدهمون صبح که رسیدم دانشگاه زنگ زدم به مامان که نوبت دکتربگیره داشتم حرفای دوستم رومیگفتم امادیدم تلفن روقطع کردومن نتونستم بهش زنگ بزنم .ازنمایشگاه کتاب لغات ضروریات تافل روخریدم خیلی عالی بود وبعدرفتم کلاس  بیوشیمی.سرکلاس بیوشیمی به استادگفتم: من نتونستم درسخنرانی هفته پژوهشتون شرکت کنم میشه یه خلاصه ای از مطالبتون بگید؟وایشون کمی صحبت کردراجع به انزیم های خوراکی برای دام وطیوربودمطلبش جالب بودبرام وبعدهم ازش خواهش کردم توخریدکتاب ازنمایشگاه کتاب کمکم کنه وبعدهم بایه حال خراب رفتم خونه ،یکم دردوبی حالی وافت فشاراذیتم میکرد،رنگم پریده بودولبام سفیدسفیدشده بودبرای اینکه مامان بیشترازاین نترسه یکم رژلب که صورتی ملایمه (ورنگ لب)هستش رو زدم،توسرویس دانشگاه که بودم زنگ زدم به مامان که فوری گفت ازصبح تاحالامردم وزنده شدم وبرات میترسم وبراش توضیح دادم که نذاشتی صبح برات کامل بگم که بیماریه دوستم بامن فرق داره وکلی حرف دیگه...مامان کلاهیچوقت مهلت حرف زدن روکامل به ادم نمیده ویابه حرفای ادم خ ❤خستگی❤...ادامه مطلب
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 48 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

هواسردوابرای برفی اماقصدباریدن نداره گویاقاطی کرده,خورشیدهم قاطی کرده هی میادومیره,ماشین بابایکم خرابه وبابامیبره که درستش کنه امابعدخودبه خوددرست میشه ماشین هم قاطی کرده,اعصاب کل اعضای خانواده هم که زیرخط فقره وکلاامروزهمه چی قاطی کرده...الان هم همه سربه سرهم داریم میذاریم,من این وسط دارم نگاهشون میکنم ومیخندم فقط بین اینهمه مشکلات واعصاب خراب وخنده واوضاع قاطی پاتی من چراپست دارم میذارم?!....
❤خستگی❤...
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

کلاتنهاعضوی ازبدن که هویت ادم روفاش نمیکنه,دل هست .جایی که مخزن اسرارادمه وهیچکس نمیدونه تودل دیگری چی میگذره وهمین پنهان بودن حقایق کلی اتفاقات روبه بارمیاره....دربرنامه دیشب دورهمی نیمامسیحاازاتفاقی رونمایی وردکه من وخانواده شوکه کرد,نیمامسیحاکم بیناست بطوریکه حتی نمیتونه رانتدگی کنه وچهره افرادروتشخیص بده,اتفاق غم انگیزش حرفی بودکه ته دلم رولرزوندگفت گاهی میشنوم که دوستام میگن نیماخیلی مغروره ومنودیدوبهم سلام نکردامانمیدونن من بینایی م مشکل داره....چطوریه ادم میتونه این رازبزرگ رواین همه سال تودلش حبس کنه واین همه حرف روبشنوه وهیچی نگه مگه این دل چقدرطاقت داره?!....کاش بجای قضاوت همدیگه کمی صبوری میکردیم اخه ماکه قاضی نیستیم که ازصبح تاشب کارمون شده قضاوت کردن?!!!!..... ❤خستگی❤...ادامه مطلب
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

دیشب خونه مامانبزرگ رفتیم همه بودن وعمه هم اومده بودمدتی نشستیم وبه خل بازیای پسرعمه کوچولوم نگاه میکردیم ومیخندیدیم وبعدزنعمواومدنمیرپنم چی شدامافقط یه کلمه گفتم دلم میخوادبرم خارج درس بخونم که زنعموشروع کردبه بحث وکل کل کردن ونصیحت بنده امانکته جالب اینجابودکه چیزایی بهم گفت که ربطی به بحث نداشت مثلامیگفت حسرت زندگیه دیگران رانخورکه هرکسی توزندگیش مشکل داره واگه همسایه کناریت روببینیمیگی خوش به حالشون اماتوبهترین خانواده روداری ومن داشتم مدام باخودم فک میکردم من حسرت نمیخورم فقط دارم تمام تلاشم رومیکنم که واسه تحصیل برم خارج اماکلاذهن من رومشغول کرده بودکه چراحرفی بهم زدکه ربطی به بحث نداشت بعدهم رفتیم خونه اون یکی مامانبزرگ ونهایتاشام خریدیم اومدیم خونه....به مامانم گفتم:این حرفایی که زنعموبه من زدبی ربط بوداماکاش یکی این حرفارویکی به خودش میزد,گویازنعموحرفایخودش روبه خودش یاداوری میکردیاداشت نشون میدادحالشگ روح ودلش خوبه اماواقعاخوبه?? ❤خستگی❤...ادامه مطلب
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

فقط گاهی عجیب دلم برای خودم میسوزه فقط گاهی....
❤خستگی❤...
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

گاهی ازاین دنیامیترسم احساس میکنم دنیاترسناک وخشن وبی رحمه واین دنیایه معمای پیچیده ست که هرچی سن ادمابیشترمیشه حل این معماسختترمیشه وشایددرقدیمابهمون راست میگفتن که دنیای ادم بزرگابدوسیاهه ...نمیدونم شایدهم به این حددنیابدنباشه....فقط خدایاخودت مواظبمون باش مارامحکم دراغوش خودت نگه دار....

❤خستگی❤...
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

تولدت مبارک من جان:)


❤خستگی❤...
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

گاهی اوقات خواب میبینم همه ارزوهام براورده شدن ومن اونقدرخوشحالم که انگاربال دراوردم ومیخوام پروازکنم
وگاهی هم خواب میبینم روسطح یه دریای ابی وبزرگ دارم پروازمیکنم ...من بااین خوابای خوشمزه عشق میکنم...
چون هم بااین خوایهابه خارج ازکشوررفتم وتحصیل کردم وهم ازدواج کردم وخوشبختم وهم یه دخترتپل وخوشگل دارم وخلاصه بگم خداروشکرکه توخوابهام حداقل ارزوهام براورده میشن وهم حالم خوبه...شایدهم اینهاخواب نیستن ورویاهای صادقه هستن که ازاینده دارن خبرمیدن....
❤خستگی❤...
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 41 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55

داره بارون میاد...خداروشکر/

پ.ن:کلی حرف ننوشته دارم:(

❤خستگی❤...
ما را در سایت ❤خستگی❤ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mimbanoo7 بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:55